-
بسیار ساده آواز رود( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 20:43
هزار چشم تازه روی علف ها ** بسیار ساده آواز رود از لابهلای درختان راهی به آسمان باز میکند و خرداد این سال روی شانههایم میروید وقتی تمام پرستوها پرواز نخستین را به نیمروز خسته میسپارد و بال به هیاهوی راه هزارچشم تازه روی علف های ناز میروید منصور خورشیدی
-
فکر فردا در ذهن رگ به رگ خون می جهاند( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 20:40
پریدن با پلک های بسته ** فکر فردا در ذهن رگ به رگ خون می جهاند سمت ستاره ای که نور در طبیعت اشیا می ریزد اینک که آفتاب پهن با نورهای شکسته روی آسمان ماه می رقصد هوای پریدن در چشم با پلک های بسته آغاز می شود منصور خورشیدی
-
تا خطبه ای به نام دل بخوانم( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 20:37
رسول گل ** تا خطبه ای به نام دل بخوانم نقش همیشه ی تابان به هفت اندام بدر جهان را به جادو بر ورق آهو می نویسد. آن گاه رسول گل نیلوفر مست بوسه می شود! منصور خورشیدی
-
سطح سپید سینه ( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 20:35
سطح سپید سینه سیاه از حرف می شود معانیِ درهم عمق سیاه را از طول سینه بالا می رود! آن گاه سطح سیاه حادثه در حرف را در حاشیه ی سینه سپید می گذارد منصور خورشیدی
-
تن به پهلو ی من می زد( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 20:27
معماری تاریخ ** تن به پهلو ی من می زد جهان بی حصار کنار لنگری میان شن های همیشه برابر صفی یا میراث صدف و صدایی با بوی سنگواره کفی با حباب خالی فواره ای با کمانه های سرخ صخره ای با مردان خفته که هندسه ی اندامشان معماری تاریخ را در خود دارد منصور خورشیدی مجموعه شعر" از فکرهای باتو" نویسنده افسانه نجومی ساختار...
-
می تکاندم دستی که رطوبت زمستان دارد( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 18:44
مدهوشی ** می تکاندم دستی که رطوبت زمستان دارد برکه های کهنه مثل هزار باکره با حکایت و حیرت می چرخند از عطش خواب آشفته را خواهش عشق اگر بتکاند هزار خمیازه و خنده طعمه ی نور می شود و از نفس می افتد منصور خورشیدی مجموعه شعر " از فکر های با تو "
-
با آسمان و ستاره پیوند خوردهام( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 18:41
خواب سایه ها ** با آسمان و ستاره پیوند خوردهام بَعد گشتهای همیشه عریانی باد را با خزههای سبز و نسیم ساده و ساقههای نرم پیچیدهام تا خواب سایه زیر برگها و خزههای جوان پریشان نشود کنار گور و گلهای خاموش که جنب علفهای رام لم دادهاند منصور خورشیدی
-
از کنارهی کدام سو ( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 18:39
وسعت ویرانه ها ** از کنارهی کدام سو عریانی وقت به آرامش حضور بوسه میزند روی وسعت ویرانهها سلطنت چشم با چرخش مدام روی هزار نقطه در سیاهی آسمان گم میشود منصور خورشیدی
-
برخاسته از سکون میان خلوت اشباح( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 18:38
در هوای تو ** برخاسته از سکون میان خلوت اشباح بوی صعود در صدای باد بی سایه در هوای هرگز پوست میاندازد چون ستاره در پلکهای بلور آنگاه پشت اندیشه رقص مرگ با مردگان بی سر روی شانههای باد تمنای نام را اجابت میکند در هوای تو منصور خورشیدی
-
عصر تنهایی در حجم تنگ راه ( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 18:36
خط حامل ** عصر تنهایی در حجم تنگ راه عصاره ی درد می شود تا اندیشه به پندار ماه میدهی خط حامل روی ذهن سنگ و ستاره را جنب علفهای ناز پرواز میدهد منصور خورشیدی
-
شب ، نمای ماه بی آفتاب رابطه( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 18:33
نمای رابطه ** شب ، نمای ماه بی آفتاب رابطه گل میدهد درکتف کوه و نبض ستاره با تفکر دریا خیلی ساده روی جلد هوا میتپد هزار خطابه ی ناگاه برای چشمان منتظر فریاد میشود در شیب تند علفها منصور خورشیدی
-
تو از زیارت کدام مزار( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 18:31
زیارت ** تو از زیارت کدام مزار آمدهای که غروب در کتفهای تو سنگین نشسته است بگو، صاعقه از کدام سو الفبای اندوه را این گونه لال جنب لاله ها مات میکند منصور خورشیدی
-
روح خاکستری ام میان تن آبی اش( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 18:23
" روح خاکستری ام میان تن آبی اش پرواز می کند در فراز و آن دورتر در فرود چیزی از پلک سوم او می افتد در حلاوت نگاه من." منصور خورشیدی از مجموعه " از فکر های باتو " در خوانش اصلان قزللو نقد و بر رسی یک شعراز مجموعه " از فکر های باتو " بی آن که بخواهم به شعر خاصی شیفتگی نشان بدهم یا از آن...
-
" آبیِ ناگهان تکانم می دهد( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 18:20
" آبیِ ناگهان تکانم می دهد دهان روز ، هنوز بی طلوع تو بسته مانده است از چه رو می ریزد در من این آبیِ از پس ِابر ها " منصور خورشیدی
-
از ضلع سپید وقت به آسمانِ ساده ی ( منصور خورشیدی ) .
دوشنبه 18 بهمن 1395 18:14
اندکی از بهانه های هوش ** از ضلع سپید وقت به آسمانِ ساده ی آن سو می رسی وقتی فاصله های رسیدن را اتفاق های پیاپی پُر می کند ترس در صدایم زیبا می نشیند آن گاه که – بر آستان تو ایستاده اَم روی واژه ها ی افراشته با تکه هایی از آب و تکه هایی از آبی و اندکی از بهانه های هوش منصور خورشیدی
-
بهار کودکیِ آن سال های دور( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 18:11
واژه های افرشته ** بهار کودکیِ آن سال های دور با اسب های رمنده که یال در سیاهی شب می تکاند گفت و گوی راه فرصت از پلک ها می گرفت اینک با کاروان همراه و زخم گام ها فیض بزرگ دیدن جهت از جنبه های هیچ می گیرد + از ضلع سپید وقت به آسمانِ ساده ی آن سو می رسی وقتی فاصله های رسیدن را اتفاق های پیاپی پُر می کند ترس در صدایم...
-
به هفت پَرده از نگاه تو می افتد ( منصور خورشیدی )
دوشنبه 18 بهمن 1395 18:07
کویر کنعان ** به هفت پَرده از نگاه تو می افتد خسروانیِ عشق تا راز نهفت آفتاب در هم بریزد خیال آدم از جاذبه های مدام پُر می شود منصور خورشیدی
-
معنای تمام ملکوت در چشم تو( منصور خورشیدی )
یکشنبه 17 بهمن 1395 21:58
کوهستان واژهها ** معنای تمام ملکوت در چشم تو تعادل کهکشان را در هم می ریزد وقتی عمود به آسمان نگاه می کنی اینک پنجه در پنجه ی باد سکوت تمام پروانه ها را شماره می کنم اگر راه به معراج کبوتران باز کنم منصور خورشیدی
-
در نگاه گوزن( منصور خورشیدی )
یکشنبه 17 بهمن 1395 21:52
چه آرام ارتفاع این سبلان ذوب می شود در نگاه گوزن دیوانه شد این باران با ابرهای رام که رگ به کلمه باز می کند انگشت سیاه و رفتار راه چه زود رام می شود این ماه که با یک تبسم ساده از بال پرنده می افتد روی نیمدایره های این مدار تا رفتار نقطه را تحریک کند در سکوت دایره ها منصور خورشیدی ** سرازیری تند آب تبار سنگ های ساکن را...
-
بلور انگشترسکوت انگشت را( منصور خورشیدی )
یکشنبه 17 بهمن 1395 21:49
ضلع سوم حرف در شعر حجم ** بلور انگشتر سکوت انگشت را به قانون رود می دهد تا ادامه ی شفاف دشت عطر نخستین عشق را در هوا منتشر کند * تا شکوه سیب از بوی عطر تو بالامی رود نیمروز وقت همزاد خفته اَت را در پلک های بسته بیدار می کند * تصویر کدام صورت در هوای آینه پرت می شود که آینه شکل شعاع درهم در شیب سنگ می نشیند در این دم...
-
مرگ روی گونه ها سرخ می نشیند( منصور خورشیدی )
یکشنبه 17 بهمن 1395 21:38
خواب نقره ای وقت ** 1 – مرگ روی گونه ها سرخ می نشیند میان دو اکنون به یک اشاره ی انگشت 2 – خواب نقره ای در میان سنگ می بیند کودک نشسته روی شانه ی دنیا 3 – بوی پژواک شکوفه به پندار پرنده آویز می شود کنار شرقی ترین نگاه میان دو راه 4 – افراشته ترین تبسم باد با ارتفاع تاریخ روی تندیس های بی سر سرعت می گیرد در افق های دور...
-
هوا های ناگهان میان ساقه های جوان( منصور خورشیدی )
یکشنبه 17 بهمن 1395 21:34
" عبور از آخرین روزهای پاییز " ** هوا های ناگهان میان ساقه های جوان که می افتد باد های رمنده از همه سو تکثیر می شود ترازنامهی تمام روز های رفته عظیم تر از مصوت بلند نبض تمام الفبا را در الفت نگاه به پندار پرنده می سپارد با عزت عمیق ترینِ عشق آخرین روز های این فصل ساده ترین تبلور باران به ضیافت زمستان می رود...
-
فراسوی سکوت خیمه می زنی ( منصور خورشیدی )
یکشنبه 17 بهمن 1395 21:31
انفجار سنگ در نگاه صخره ** فراسوی سکوت خیمه می زنی ظهر همین روز های پاییزی که عطر نهان می ریزد روی بلندی های البرز جاذبههای مست در چشم تو میدان نور روی رنگین کمانِ وقت پراکنده می کند با تکه ای از آسمان اینک که نبض طبیعت با هزار شکسسته ی آینه گسترده میشود کی معراج پرندگان را شماره می کند ؟ تا مرجانِ ریخته روی گونه...
-
تموج ساده ی آب در نگاه تو مرا ( منصور خورشیدی )
یکشنبه 17 بهمن 1395 21:27
آشوب شبنم روی برگ ** " در چشم تو هزار چشمه ی خورشید می جوشد از یقین " تموج ساده ی آب در نگاه تو مرا به دیدن دریا می خواند . شرقی ترین نسیم ، گونه های تو را نوازش می کند . هجوم نور در چشم های تو است ! پاییز این سال ، زیبا ترین تحول گل در گیسوان تو به کمال می رسد ! طلیعه ی دیدن میان کمانه های رنگ به وسعت کعبه...
-
ماه پنهان در پشت پلکها( منصور خورشیدی )
یکشنبه 17 بهمن 1395 21:23
ماه پنهان ** ماه پنهان در پشت پلکها دانش هوا را رقم میزند روی بستر غریبترین ِ رنگ رقص زیبای نسیم انقلاب اطلسیها را در هم میریزد اینک که دل به خلوت ستارهها میسپارم ---- تا طبیعت ساده از تحول گل آغاز می شود سبد سبد سرخی افق در گونه های تو می ریزد و بسیار تر از موج اندازه های تماشا اوج می گیرد آن گاه دریا دریا چشم...
-
" به حجت نیلوفران جوان( منصور خورشیدی )
یکشنبه 17 بهمن 1395 21:20
تاج ریزی خاکستر ** " به حجت نیلوفران جوان راهی به گلستانه باز می کند این حلقه های رنگ پشت دوایر درهم وقتی نور، میان خاک و آینه در قلب آب می لرزد " منصور خورشیدی
-
چندین فرشتهی معصوم( منصور خورشیدی ) .
جمعه 15 بهمن 1395 20:27
بارگاه نهان ** چندین فرشتهی معصوم به زمزمه از نام تا بارگاه نهان در هوای تو میچرخند این جا، هوای زمان حسرت به آسمان مینشاند اما دهان تو از تبرک این نام بوی باران میدهد وقتی نگاه شیطان در بیابان کوچ فوارههای گناه میریزد پلنگ پیشانی روی پوست سقوط میکند از ترس خندهها آن گاه صفی از نسیم با طعم ستاره روی دیده...
-
از پرک پنجم ستاره( منصور خورشیدی )
جمعه 15 بهمن 1395 20:20
پرک پنجم ** از پرک پنجم ستاره خیز بر میدارد هوای بخت پریشان تا آسمان در نفسهای باد ارتفاع نگاه خواب آشفته را پرواز میدهد روی گونهها منصور خورشیدی
-
دایره میزند رگ نهان در من( منصور خورشیدی )
جمعه 15 بهمن 1395 20:19
رقص روی زبان گل ** دایره میزند رگ نهان در من تاب میخورد پلک ماه روی نگاه فریاد میشود هجای بلند نام در شعرهای شبانه وقتی صدای تو کوتاه روی زبان گل میرقصد منصور خورشیدی
-
تندیسهای ترس از ذهن بسته( منصور خورشیدی )
جمعه 15 بهمن 1395 20:16
تندیسهای ترس از ذهن بسته بر میخیزد با کمانه های سرخ آن گاه نور ریخته ازفضا روح گران مرا ارزان به باد میسپارد تا در سکوت وقت هندسهی مات میان نیلوفران آرام منتشر شود منصور خورشیدی