عطش شاعر برای نویسش
منصور خورشیدی
--------------------------------------
دوشنبه 25 فروردین 1393 شماره 13
http://farheekhtegan.ir/fa/main/93-01-25/6
روزنامه فرهیختگان
انسان در هر کجای این جهان پهناور که باشد و اهل تفکر (اندیشه و نقد)، یعنی شعر و داستان، میخواهد که جهان ذهنی خود را نشان دهد تا پنجرهای باز کند برای درک پدیدههای پیدا و پنهان در شعر نیمایی و مدرن، شعر کلاسیک، غزل معاصر، ادبیات داستانی، رمان، قصه و دیگر... انبوه شاعران این جغرافیای وسیع نیازمند فضایی برای ارائه کارهایشان بودند. در این داوری تلاش کردهایم تا کثرت شاعران این کهکشان بزرگ را به وحدت بدل کنیم تا حضوری مبتنیبر اتحاد شکل عینی خود را نشان دهد. نوشت شعر و سرنوشت شاعر بهانه ما در این فراخوان جمعی بود،
از میان این همه آثار رسیده از دور و نزدیک برای ثبت لحظههای امروز شعر اگر چه معتقدم شعر دهه و سده نمیشناسد اما بررسی کار شاعران هر دورهای از تاریخ ادبیات میتواند زمینه تحول فردای شعر باشد. از تجربه شعر شاعران حجمگرا، ناب و موج نو، با زاویه خوانشهای متفاوت، منظورم زاویهدید نیست، زاویه ماندن و ثبت کردن شعر در تورق تاریخ ادبیات این سرزمین است که به همت دوست شاعر و محقق «احمد بیرانوند» پی بنای این ارتفاع بلند و عظیم ریخته شد.
برای خواندن و خواندهشدن تا رابطه قویتری در تفکر شاعران شکل بگیرد هدف ما به هم رسیدن بود و استقرار نگاه در متن تا معنای هستی را ورقورق از دل سطرها بیرون بکشیم و در جای ماندگارتری در این فضا مستقر کنیم. یعنی بهانهای شویم در هیاهوی راه و با راه و در راه شویم. با آنهایی که در هوای شعر کلمه را خالق روابط جمعی میدانند. در این داوری از همه بزرگان شعر، داستان و موسیقی دعوت کردیم تا در این کار بزرگ پشتوانهای قوی برای نسل امروز شعر شوند که خود این بزرگان روزی مرز جستوجوهای اصیل را طی کردند و کارنامه خود را برای تغذیه و تغنی نسل فردای شعر بجا گذاشتند که نسل امروز شعر را میسازند. برای داوری کار این گروه از شاعران موج نو، شعر سپید، موج سوم و شعر حجم تمام همت خود را به برد معنایی، ساختار زبان، فرم، نوع بیان و درک آهنگ کلمه، موسیقی و ریتم درونی قطعه معطوف کردند تا شباهتها و تفاوتهای آنها را مورد بررسی قرار دهند. برای این امر مهم نیازمند داوری جمعی بودیم که هرکدام زمینه را برای انتخاب بهترینها (البته بهطور نسبی) فراهم کنند.
جایی که عطش شاعر را برای نویسش و شتاب مخاطب را برای خوانش مضاعف میکند؛ شکل جدیدی از مکانیسم سحرانگیز زبان را برای رسیدن به جهان متن، ترسیم گستره بیمرز در نوع نگاه و توسع زاویهدید برای بهتر دیدن و دیده شدن، بهتر خواندن و خوانده شدن. برای رسیدن به چنین درک انتقادیای، نیازمند شناخت گونههای متفاوت از شعر بودیم که داوران ما با تانی و تامل بسیار تلاش کردهاند تا راه به سمت درک درست از شعر باز کنند و این همه انگیزهای بود تا حضور خود را در این جمع اعلام کنیم.