اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی
اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی

مصاحبه فرامرز سلیمانی با منصور خورشیدی


مصاحبه فرامرز سلیمانی با منصور خورشیدی

چندپرسش فرامرزسلیمانی از منصور خورشیدی برای آوریل، ماه شعر…

 ——————————-

.

.

منصور خورشیدی عزیز نظرت درباره شعر چیست؟
شعر یعنی ، درک اشیا ، نام گذاری پدیده ها ی حاضر در اطراف شاعر، هم نشینی واژگان و توانایی شاعر در کاربرد زبان ، جهت بر قراری ارتباط . شاعر وقتی در شعر خود اشیا را نام گذاری می کند باید قدرت آن را داشته باشد که تناسبی بین آن ها بر قرار کند . به گونه ای که خود در میانه نباشد .

منش هر شاعری در نگاه نخست تابع موقعیت او است . امور ممکن که او را در شرایط محیطی مستقر کرده است . از همین رو است که کلمه و کار کرد های تصویری ، حاصل تجربه های دیداری و شنیداری در فضای ذهنی شاعر می شود .

چون هر شاعری با مکانیسم خیال و زبان به ارائه متن یا عبارتی می پردازد که جهان ذهنی خود را گسترده تر نشان دهد . اما ناتوانی در کاربرد کلمات و خلق تصاویر تجسمی ( دیداری )  پرداختن به ساحت معنایی و بی توجهی به نحو زبان گاهی شاعر را در یک حرکت تسلسلی –  دورانی قرار می دهد که ذهن و زبانش بسته از حرف می ماند . مثل قرار گرفتن طبیعت در برابر آینه و ترسیم گستره ی بی مرز در نوع نگاه و توسع زاویه ی دید برای بهتر دیدن  و دیده شدن ،

ارائه ی نگاه نو و بیان تازه درتن و تمنای تن  ، عطش شاعر را برای نویسش و شتاب مخاطب را برای خوانش مضاعف می کند .شکل جدیدی از مکانیسم سحر انگیز زبان برای رسیدن به جهان متن و قرار گرفتن در کنار کلمه که محصور در یک قطعه شعر است .و دست می تواند تمنای تن را ترسیم کند

موج نو ، شعر سپید ، تجسمی ، موج سوم و شعر حجم . نمونه های بارزی هسستند که منتقد را به ساختار زبان ، سبک بیان ، درک آهنگ کلمه ، موسیقی و ریتم درونی قطعه می رساند . تا شباهت ها و تفاوت های آن ها را مورد بر رسی قرار دهد .

مکان بخشی از فضا است . هر شئی در مکان خاص خود وجود دارد . و نیازمند فضا است . و هر رویداد ی در مکان دارای مفهوم نمادین است . و محیطی که در آن زندگی می کنیم بر روی ذهن انسان اثر مستقیم دارد .

ارزش نمادین هر پدیده ای در جایگاه خود از یک مفهوم نسبی بهرمند است . که نمودی از نیاز های شاعر محسوب می شود . و در باز نگری تفکر شاعر روی پدیده ها اثر مستقیم دارد . زیرا فضای داخلی همه ی معماری ها باز تاب جهان بینی شاعر است .

محور همه ی تحولات در شعر زبان است . همه ی خلاقیت های ادبی در جهان ، در حوزه ی زبان مورد نقد و بر رسی قرار می گیرد .گستردگی در زبان موجب می شود تا جهان بینی شاعر گسترش پیدا کند..

.

شعرامروزایران راچگونه می بینی؟
تاکیدی که شاعر به نقش واژگان در شعر دارد . تلاش او را برای ارائه ی یک زبان آهنگین مضاعف می کند . تا از همه ی ظرفیت های کلامی به نفع شعر بهره بگیرد . اگر این تمایل در ذهن شاعر نباشد . سمت و سوی دیگری از نوع ساده نویسی او را درگیر زبان سطحی می کند .

از همین نقطه شاعر به سمت ساده نویسی تمایل بیشتری از خود نشان می دهد . در چنین شرایطی نماد ها جایگاه خود را از دست می دهند . و جنبه ی کاربردی و تکنیکال زبان حضور کم رنگ تری در شعر پیدا می کنند . سه گروه از شاعرانی که امروز در شعر ایران اندیشه خود را با شعر بروز می دهند .

یکم : شاعرانی که توجه خود را معطوف به کارکرد کلمه در شعر می کنند . و مدام در جستجوی ترکیب های کلامی و یا استفاده از واژگان جدید در شعر هستند .

گروه دوم : به تفکر در شعر اهمیت بسیار می دهند . و در جستجوی کشف راز در کلمه هستند . و نه خود کلمه در شعر ، و به دنبال جای کلمه در مصراع نیستند . و نظر به مفهومی دارند که از کلمه بروز می کند تا تفکر مخاطب را بر انگیخته کنند .

سوم : کسانی هستند که فقط شعر می گویند .در میان لفظ و معنای حاصل از آن تفرج می کنند . به دنبال آرایه های ادبی ، ازجمله ، استعاره و مجاز و کنایه و حتی نشانه ها و نماد ها و دیگر ابزار سازنده ی زبان نیستند .

شاعر نباید کار عکاس را در شکار طبیعت انجام دهد . مهارت شاعربرای شکار کلمه در خلق تصویر ها متفاوت تر از عکاس و نقاش است . که رنگ را زمینه ی اصلی کار خود قرار می دهد . جستجوی شاعر برای ثبت زبان مستقل از اهمیت ویژه ای برخوردار است .

شعر ساده قدرت تغییر در طبیعت کلمه را ندارد . اگر چه معتقدم وارد کردن زبان عامه از نوع نیما به غنای زبان می افزاید . تصرف شاعر در واقعیت کلمه مانور او را برای ارائه ی تغییر و خلق واقعیت تازه آماده می کند . پدیده های پیرامون جهان شاعر حضور دیگری دارند که با ساده نویسی امکان بروز و ظهور آن وجود ندارد .

شعر ساده ضد فرم و تکنیک زبانی است . چرا که ساده نویس آن چه را در دنیای پیرامون خود می بیند و حس می کند می نویسد ، بی آن که تصرفی در آن ها بکند . به همان شکل ان را در سپیدی کاغذ منتقل می کند .

شاعر باید به نگاه خود جسارت بهتر دیدن بیاموزد . و از سطح اشیا عبور کند و به درک عمیق ترین لایه های زبان و به کیفیت تکوین تصویر در شعر برسد . کلمات عامیانه در ساده نویسی عامل تعیین کننده در شعر نیستند . تکوین تصویر در شعر با ساده نویسی محقق نمی شود . طلیعه ی یک تفکر نو با عامیانه کردن زبان امکان پذیر نیست .

ساده نویسی در شعر نوعی بد فهمی از شعر مدرن است . این گروه از شاعران هر گز به موهبت کشف در شعر نمی رسند . و در حافظه ی مخاطب راه پیدا نمی کنند . فقط می توانند به عنوان شاعر ابراز وجود کنند . اما به درک بدعت های زبانی و تکنیکی در شعر نمی رسند . تا بتوانند با مخاطبان خود همراهی کنند .

.

ازکارهای شعری ات درگذشته و اینده برایمان بگو.
سی سال کار مداوم در شعر و نقد شعر ( از دیروز تا امروز )

منصور خورشیدی ،متولد ۱۳۲۹، دبیر، ویراستار و مدرس ادبیات در مازندران  شاعر و منتقد ، داور جشنواره های شعر داخل کشور، دبیر بخش بر رسی کتاب سایت بین المللی ” پیاده رو ” و عضو هیئت تحریریه ی چند مجله در ایران  و چاپ شعر هایی در مجله ی بین المللی ” نوشتا “

دو مجموعه شعر چاپ شده :

۱.       خطابه های کهنسال کودکی – انتشارات خوارزمی – ۷۷

۲.       از فکر های با تو – انتشارات نیم نگاه – ۸۰

در دست انتشار :

۱.       تاجریزی خاکستر

۲.       آبی ناگهان

 ۳.   سجاده روی ماه بینداز

 مقالات منتشر شده در مطبوعات داخلی و خارجی : ( فعالیت ادبی )

حیرت عظیم حجم ( بر رسی کتاب ، هفتاد سنگ قبر)

زبان شناسی ( بر رسی نقش زبان در شعرشاعران )

پدیدار شناسی حضور ( بر رسی تفکر فیلسوفان شرق)

من سوم ( بر رسی سرشت باطنی انسان در جهان شعر )

تطوری در بحران شعر و شعر بحرانی ( بر رسی بحران رهبری در شعرمعاصر )

بر رسی مکتب های ادبی ( از کلاسیک تا پُست مدرنیزم )

سور رئالیسم ( بر رسی یک دوره از تفکرات شاعران فرانسه )

و نقد و بر رسی  مجموعه شعر شاعران در مطبوعات داخلی کشور

”  نقد و بررسی مجموعه شعر و داستان ” در سایت ادبی ” پیاده رو ”  و در مجلات معتبر ادبی منصور خورشیدی

“کلمه هایی که انگار خوابشان نمی برد”  نیلوفر ضرغامیان

“من درخت شهرزاد می بافم” مینا میر صادقی

“آویخته از عقربه ی ۱۲”  سپیده داداش زاده

“از قصه تا هنوز”  پروین عابدی

“نزدیک ترین ستاره به تاریکی” مهدی زارع

“فراوان کلمه است ” آنا شکراللهی

“یک دقیقه عصر” فرهاد کریمی

نگاهی به سه مجموعه شعر پژمان الماسی نیا

نگاهی به داستان  “فانوسی پشت پرده های بنفش” ؛ مهستی محبی

“من ، پای این حرف ها را امضا نمی کنم”حسین دیلم کتولی

“مختصات خاص” کامبیز منوچهریان

” ریخت ساده ی روزها ” علی ساروی

” یک دقیقه سکوت ” محمد علی حسنلو

” هوای هرات” علی الفتی

ویرگول ها به کنار ! ؛ آفاق شوهانی

” داوود در حنجره داشت ” مصطفا فخرایی

” نرگس فردا ” هرمز علی پور

” ترانه های سرزمین مادری” سروش محبوب یگانه

” گنجشک ها روی برف راه می روند ” فریاد ناصری

” به نفع رویاها ” رستم اله مرادی

” ماه ، حلقه ی بی انگشت ” میثم ریاحی/منصور خورشیدی

توصیف ساختگرایی زبان در رمان ” خیابان بهار آبی بود ” حسین آتش پرور،

 و نقد مجموعه داستان ” ماهی در باد ”  آتش پرور

و در خاتمه یک شعر از کتاب ” از فکر های با تو ” منصور خورشیدی

از دانه به دانه

می روید

این ریشه در هوا

با ضرب کند عقربه

در بافت های تو در تو

باد هم

خسته به دیدار دانه

می آید

پیوند هسته ها در حوالی ریشه

چرخیده در نگاه و نفس

مثل کمانه

از زمین تا هوا

می روید از کنار دانه چشم

در فصل عقربه


برداشت از سایت آوان گارد این صفحه