اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی
اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی

ترس روی آینه( منصور خورشیدی )


می‌ترسم 
باران ببارد و
پنج کودک نشسته 
در آستانه‌ی در گاه 
هیبت هوا را 
با شانه‌های شکسته 
روی نقشه‌ی بی نام 
امضا کنند

**


می‌ترسم 
کلمات کوچک 
قانون رفتن را 
از رود بگیرند و
تن به تقدیر خود 
بسپارند 
و آسمان را 
با نام کبوتران 
سیاه کنند

**


می‌ترسم 
که ترس روی آینه 
هلاک شود و 
هزاران هجای کوتاه 
عطر دریا را 
در هم بریزند 
رو به روی پنجره باز

 

منصور خورشیدی 
وقتی ترس در هوای مست می رقصد 
مجموعه شعر " آبی ناگهان "

 

  

 



ترس روی آینه : اشعار منصور خورشیدی با خوانش اصغر معینی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.