اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی
اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی

طعم سپید نفس های نا گاه ( منصور خورشیدی )

طعم سپید نفس های نا گاه
روی کتف کنگره ها که می نشیند
بوی باستانی آن
تا سرزمین مغرب
معماری همه ی کتیبه ها را 
در هم می ریزد
جایی که مردان هزار ساله
دل به آن بسته اند و 
راه بر کسی نبسته اند


منصور خورشیدی
**

تا پروانه های بی بال 
شکل پرواز شدند
پَر در صدای تو
پرنده شد و از دهان باد گریخت 
پائیز خنده ها آن گاه
پراکنده روی دشت
آرامش آسمان را در هم ریخت


منصور خورشیدی