اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی
اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی

نیلوفرانه شبنم را( منصور خورشیدی )

نیلوفرانه شبنم را
در آغوش بگیر
هنگامه ی گریز
از هیاهوی خاک
وقتی ماه 
از پشت کهکشان 
راه به چشم های تو
باز می کند

 

منصور خورشیدی
**

روی ثانیه ها
تاب می خورد
گلدسته های گیسو
در گونه های مقدس
وقتی تمام تن
در نگاه تو سقوط می کند
این جا و هر جا
در چشم پرندگان مهاجر 
شکل آب می شوم

منصور خورشیدی
**


گستره ی نگاه تو
بستر تازه باز می کند
برای دیدن هزار سمت بی نشان
و دستان تو آرام
با آُسمان پیوند می‌خورد
آن گاه تلنگر باران
وسعت تمام آب را
با نبض تند ماهی
خواب می‌کند

 

منصور خورشیدی