اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی
اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی

پشت خنده خواب آذر با خود دارد ( منصور خورشیدی )

 

پشت خنده 
خواب آذر با خود دارد 
خزان نفس گیر
خیال و خاطره 
با هراس صبح 
لب نگشوده 
در حصار گم می شود
برکه های کهنه 
مثل هزار باکره
با حکایت و حیرت 
می چرخند از عطش
خواب آشفته را
خواهش عشق 
اگر بتکاند 
هزار خمیازه و خنده 
طعمه ی نور می شود 
و از نفس می افتد




منصور خورشیدی
از فکر های باتو