اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی
اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی

فکر فردا در ذهن رگ به رگ خون می جهاند( منصور خورشیدی )

پریدن با پلک های بسته

**

فکر فردا در ذهن
رگ به رگ خون می جهاند
سمت ستاره ای که نور
در طبیعت اشیا می ریزد
اینک که آفتاب پهن

با نورهای شکسته
روی آسمان ماه می رقصد
هوای پریدن در چشم
با پلک های بسته
آغاز می شود



منصور خورشیدی