انفجار سنگ در نگاه صخره
**
فراسوی سکوت خیمه می زنی
ظهر همین روز های پاییزی
که عطر نهان می ریزد
روی بلندی های البرز
جاذبههای مست در چشم تو
میدان نور روی رنگین کمانِ وقت
پراکنده می کند
با تکه ای از آسمان
اینک که نبض طبیعت
با هزار شکسسته ی آینه
گسترده میشود
کی معراج پرندگان را شماره می کند ؟
تا مرجانِ ریخته
روی گونه های سرخ
معنای ترس را
از هیبت سنگ دور می کند
منصور خورشیدی