اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی
اشعار منصور خورشیدی

اشعار منصور خورشیدی

شعر و ادب پارسی

اینک که خورشید ( منصور خورشیدی )


اینک که خورشید 
از چهار سمت بی سو
سپید می‌روید
با صدای سرشار 
از نجابت شبنم 
و هوش وسوسه‌های نسیم
ناگهان هوا 
هوای نفس‌ها
انبوهی از نیاز مضاعف
در سینه می‌گذارد
کنار کشف سرانجام


منصور خورشیدی
**

 


انقلاب آب
رقص علف 
جنب نرگس وحشی
با انقلاب آب
وقت غروب می‌رقصد
اینک 
که مرگ نخستین 
از شانه‌های خاک
رعشه در عصب پیر می‌اندازد
این دقیقه‌های فروتن
تن نمی‌دهد
به تمنای آدم

 

منصور خورشیدی