غوغای مست در رقص
**
تا پَرده از هوا بگیری
گردش پنهان دیده
میان دل
دایره میشود
آن گاه
ماه تمام بَدر
در پیشانی تو کوتاه
به غایت مقصود
هلاک میشود
نقصان نور
فتنه در اندام میاندازد
تظاهر تن
حرمت یگانه را
بیگانه میکند
اما
غوغای مست
در رقص
خاکستر مبارک سوختن را
بوسه میزند
منصور خورشیدی
مجموعه شعر : از فکر های باتو