تعقیب سایه
**
تا شکوه سیب
از بوی عطر تو
بالامی رود
نیمروز وقت
همزاد خفته اَت را
در پلک های بسته
بیدار می کند
منصور خورشیدی
آبی ناگهان
***
سایه به سایه
مصیبت معصوم
با کثرت دهانهای درد
به فوارههای جوان
کمال میبخشد
آن گاه
امیر کودکی کوه
روی پروانههای سنگ
لیلای دیگری
مرده بردار میکند
منصور خورشیدی
آبی ناگهان